کد مطلب:125101 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:195

در رثای امام
آن گاه بدن شریف امام به قبرستان بقیع بردند و در آنجا مظلومانه به خاك سپردند.

امام حسین علیه السلام با دلی پرسوز و دیدگانی اشكبار كنار قبر ایستاد و گفت: «چگونه سر و صورت خود را آرایش و خوشبو كنم با آنكه چهره ی مباركت روی خاك نهاده شده و لباس در بدن نداری!... پس از تو گریه های طولانی و دیدگان اشكبار خواهیم داشت. گر چه تو از ما دوری ولی دلخوشیم كه مزار تو به ما نزدیك است....»

محمد بن حنفیه برادر دیگر آن حضرت با دیده ی گریان بالای قبر ایستاد و گفت «ای ابامحمد، خدایت رحمت كند، اگر حیاتت باشكوه بود مرگت اركان ما را فروریخت، خوشا روحی كه



[ صفحه 118]



بدن تو را آباد داشت، و خوشا بدنی كه در كفن تو آرمیده! چرا نه؟ كه تو فرزند هدایت، یار باوفای پرواپیشگان و از زمره ی اهل عبا هستی! در دامان اسلام پرورش یافتی، از پستان ایمان شیر نوشیدی، سوابق درخشان و اهداف بلند داشتی؛ خداوند به دست تو میان دو گروه از مسلمانان صلح برقرار كرد و پركنداگی دین را تجمع بخشید، تو را سلام كه پاكیزه زیستی و پاكیزه دیده از جهان فروبستی». [1] .

آری شهادت او دلهایی را سوزاند و دیدگانی را گریاند و جانهایی را عزادار نمود، اما خداشناسان كفرپیشه را دلشاد كرد چنانكه معاویه با شنیدن خبر شهادت او در كاخ سبز خود فریاد الله اكبر برآورد! [2] الله اكبری كه به هر حرفش هزاران لعن و نفرین بر جان خود می نشاند و سخنان تند یاران باوفای امام جام او می خراشید، چنانكه بعدها ابن عباس در پاسخ وی گفت: از مرگ حسن خرسند مباش، به خدا سوگند كه مرگ او عمر تو را دراز نمی كند و خاك قبر او گور تو را پر نمی سازد [3] ...



[ صفحه 119]




[1] تذكرة الخواص : 122. و در تاريخ يعقوبي 225:2 اين سخن را پس از مراسم تكفين آورده است.

[2] مروج الذهب 8:3.

[3] همان مدرك.